چند شب پیش تا خود صبح کابوس دیدم حالم بد بود صبحش . ساعت 12 ظهر بابام زنگ زد گفتم سلام خوبی ؟؟؟
گفت نه .
گفتم چی شده ؟؟؟ و همه چیزو برام گفت و دیگه نتونست حرف بزنه گریش گرفت قطع کرد .
زنگ زدم مادرم کامل برام گفت . خودم و مادرم پشت گوشی زار زار گریه کردیم . بعد از قطع کردن من 1 روز تمام اشک ریختم برای داداشم .
نمیتونم بگم چی شده ولی دوستای عزیزم ازتون میخوام برای برادر 2 دعا کنید و انرژی مثبت بفرستید .
من آدمی نیستم که اعتقادات مذهبی داشته باشم ولی به دعا و انرژی مثبت اعتقاد دارم .
دعاها و انرژی مثبت هاتونو بفرستین سمتش که مشکلش حل بشه و رهایی پیدا کنه و زندگیش بهتر بشه .
تو تقویم رو میزی 6 مرداد رو علامت زدم . از خدا میخوام حرف دلمو بشنوه و به داداشم کمک کنه .
ممنونم ازتون مهربونا :*
درباره این سایت